این کشور 8 سال پیش شاهد یکی از انقلابهای رنگی موسوم به« انقلاب گل رز» بود. مقامات روس میگویند که این انقلاب با هدایت و سرمایهگذاری غرب صورت گرفتهاست. طی سالهای بعد از انقلاب با روی کار آمدن غربگراهای مخالف روسیه در گرجستان، این کشور از حیاطخلوت مسکو خارج شد. اختلافات و تنشها میان دو طرف ادامه یافت تا سال 2008 که دو کشور وارد جنگ شدند. هنوز هیچ گزارش مستقل و دقیقی درباره علت شروع این جنگ و مقصر آن وجود ندارد. این جنگ ضربه سنگین اقتصادی و تلفات جانی زیادی برای گرجستان بهدنبال داشت و محبوبیت رئیسجمهور را در میان مردم به شدت زیر سؤال برد. گرجیها معتقدند که بلندپروازیهای میخائیل ساکاشویلی رئیسجمهورشان، روسیه را برای حمله به گرجستان تحریک کرد. اکنون گرجستان بار دیگر صحنه تظاهرات خیابانی است که اینبار رئیسجمهور و قهرمان انقلاب رنگی هدف خشم مردم هستند.
هفته گذشته نینو بورجانادزه، سخنگوی سابق پارلمان گرجستان که اینک مقابل ساکاشویلی، رئیسجمهور، ایستاده و حزب مخالف را رهبری میکند، تظاهراتی راهانداخت و مخالفان را به خیابان فراخواند. اما این مخالفتها چند ساعت بیشتر دوام نیاورد و با مداخله نیروهای ضدشورش و با خشونت سرکوب شد. در این درگیری 2 نفر ازجمله یک پلیس کشته شدند. زمانی که نیروهای پلیس وارد دفتر نینو بورجانادزه، رهبر مخالفان دولت گرجستان شدند، از شور و نشاط همیشگیاش دیگر خبری نبود. او که در انتظار پلیس بود در را به رویشان گشود و با صدایی اندوهبار گفت: دیگر کسی اینجا نمانده، همه دستگیر شدهاند!
شب قبل، بورجانادزه به همراه سایر مخالفان ساکاشویلی به خیابان رفت تا اعتراض خود را با صدای بلند فریاد کند، اما حضور گسترده نیروهای پلیس ضد شورش او را در براندازی دولت رئیسجمهوری که زمانی متحدش بود، ناکام گذاشت. پلیس ضد شورش علاوه بر تیراندازی و استفاده از گازاشکآور، بسیاری از معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داد و صدها نفر را دستگیر کرد. زمان به سرعت برای مخالفان سپری شد و اعتراضی که قرار بود مقدمه انقلابی جدید باشد خیلی زود شکست خورد.
باوجود این که دولت گرجستان، بورجانادزه را به همکاری با روسیه برای برکناری ساکاشویلی متهم کرده، عجیب است که این خانم هنوز دستگیر نشده!شبی که گرجستان شاهد درگیری معترضان و نیروهای پلیس بود، یکی از مخالفان هنگام فرار با یک ماشین برخورد کرده و کشته شد. به گفته پلیس، این ماشین که به سرعت در حال حرکت بوده به کاروان بورجانادزه تعلق داشته؛ ادعایی که از سوی او تکذیب میشود.
فـردای روز شــورش و اعتــراض، رئیسجمهور گرجستان در همان خیابانی که شاهد درگیری پلیس و مخالفان بود، برای مردم سخنرانی کرد. ساکاشویلی که برای بازدید از یک رژه نظامی به خیابان روستاولی رفته بود ضمن اشاره به ماجرای شب قبل، ادعا کرد این تظاهرات از خارج از کشور هدایت شده است. او بهطور غیرمستقیم به روسیه اشاره کرد و گفت: میدانم چرا این کار را میکنند. هدف آنها این است که از ارتش گرجستان به خاطر ایستادگی در جنگ سال 2008 انتقام بگیرند.
در این جنگ که یک هفته ادامه پیدا کرد، روسیه یکپنجم خاک گرجستان را تصاحب کرد.شاید مخالفان ساکاشویلی به برکناری او دلخوش کردهباشند اما شرایط برای رهبر آنها نیز چندان رضایت بخش نیست. ساکاشویلی سال 2003 پس از انقلاب گل رز که یک قیام مردمی بود به قدرت رسید. او به خاطر برقراری روابط نزدیک با آمریکا و تلاش برای همپیمانی با غرب، بارها و بارها مقامات مسکو را خشمگین کرد.
جنگ ویرانگر سال 2008 با روسیه، جایگاه مردمی ساکاشویلی را متزلزل کرد. اما این رئیسجمهور گرجی میگوید که اکنون بیش از پیش اطمینان دارد که تنها راه ایستادگی کشورش مقابل تهدیدها و زورگوییهای روسیه، متحد شدن با غرب است.
اعتراضهای خیابانی روزهای اخیر زنگ خطری برای شاکاشویلی است. دولت گرجستان ریشه اعتراضهای مردمی خیابانی اخیر این کشور را روسها میداند و معترضان و مخالفان دولت را ماموران خارجی معرفی کردهاست. تمایل مسکو برای برکناری ساکاشویلی تاکنون پنهان نمانده و مقامات بلندپایهای نظیر ولادیمیر پوتین آشکارا از این موضوع سخن گفتهاند. اما سرگئی مارکوف، نماینده مجلس و مغز متفکر حزب روسیه متحد - حزب ولادیمیر پوتین - معتقد است که اشتیاق مسکو برای حذف ساکاشویلی به این معنا نیست که میخواهند از طریق بورجانادزه او را از قدرت برکنار کنند.
او در سخنانی که نشان از عدم همراهیاش با رهبر مخالفان دارد در مورد ناآرامیهای روزهای اخیر گرجستان میگوید: این اتفاق یک ماجراجویی برای بورجانادزه بود. همه به او گفته بودند شرایط مهیا نیست اما او کار خودش را کرد. مارکوف، در سیاست روسیه نقش مهمی ایفا میکند و در سالهای گذشته بسیار تلاش کرده الگوی مورد علاقهاش که آن را مدل آمریکایی تغییر رژیم مینامد، پیاده کند؛ اجرای این روش یعنی حمایت از جنبشهای بومی مخالف دولت در کشورهای مختلف. مارکوف ضمن اشاره به انقلابهای رنگین میگوید: ما نباید علیه انقلابهای رنگین باشیم. در قرن 21 انقلابهای رنگین، ابزاری برای کسب قدرت سیاسی هستند؛ بنابراین ما ناچار هستیم از تمام نیروهای موافق روسیه در کشورهای شوروی سابق که خواهان رسیدن به قدرت هستند حمایت کنیم. مشکل این است که هنوز در تمام قلمروی مورد نظر سازمانهایی برای پوشش دادن این انقلابها نداریم.
به سختی میتوان گفت روسیه درحقیقت چه نقشی در این قیام شکست خورده گرجستان ایفا کرده! آیا این اعتراض تمرینی برای اجرای راهبرد کرملین در حمایت از انقلابهای رنگین بوده یا بورجانادزه و گروهش به تنهایی پا به عرصه گذاشتهاند؟مشخص نیست که خانم بورجانادزه برای براندازی رژیم در کشورش از انقلاب مصر الهام گرفته یا نه، اما بهنظر میرسد این روزها حتی نگونبختترین جنبشهای اپوزیسیون در جهان و دولتهای حامی آنها، تاکتیکهای انقلابی قرن 21 را به کار میگیرند و چنین تاکتیکهایی همهجا رایج شدهاند.
تایم - 27 می
ترجمه: راحله فاضلی